عرض اندام شرکتهای تکنولوژی در جمع 100 شرکت برتر
برندهای برتر جهان دیجیتال
ندا لهردی
تجارت و تبلیغات در این روزگار، دنیایی از برندها و مارکها را در ذهن هر کدام از ما به وجود آورده است. این اتفاقی است که نه در یک روز و چند ساعت بلکه در طول روزها و ماهها و سالهای گذشته روی داده است.
وقتی به خیابانها میرویم یا در بزرگراهها رانندگی میکنیم تبلیغات مربوط به برندهای مختلف و محصولاتشان بیش از هر چیز دیگری توجه ما را به خودشان جلب میکنند. با این حال اما در میان این تبلیغات رنگارنگ و متنوع معمولا نام چند برند برای اغلب ما آشنا هستند که این آشنایی یا به واسطه تجربه شخصی از این برند است یا حتی از طریق گفتوگوهای روزمره به وجود آمده است. هر چه هست اما تنها بعضی از این برندها برای اغلب ما شناخته شده و محبوب هستند. این درست همان موضوعی است که شاید برای بسیاری از ما در ابهام باشد؛ اینکه این برندهای محبوب چطور و از چه طریقی به این محبوبیت رسیدهاند شاید سوالی باشد که در ذهن ما بارها و بارها تکرار شده است.
با این اوصاف تصورتان را از دنیای برندها به سطح جهان و تمام کشورها گسترش بدهید. با این دیدگاه تصور ما از برندها و میزان محبوبیت آنها هم تغییر میکند. درست به همین دلیل هم هست که وقتی یک برند در سطح جهان و کشورها به محبوبیت میرسد، قطعا روند رشد و داستان موفقیت آن برای اغلب ما جالب توجه خواهد بود. وبسایت Interberand مطابق روند هر ساله خودش به تازگی فهرستی از 100 برند برتر و محبوب دنیا را اعلام و منتشر کرده است.
در این فهرست برندهای متفاوتی از صنایع مختلف به چشم میخورند، اما نکته جالب آن است که در میان این 100 برند بیش از 20 برند به صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات تعلق دارد و این نشاندهنده رشد کاربردهای این صنعت در میان مردم دنیا و افزایش سطح دسترسی آنها به این خدمات است. علاوه بر اینها، حضور بیست و سه برند برتر دنیای تکنولوژی در این فهرست نشان از آن دارد که محبوبیت محصولات و خدمات تکنولوژی در سرتاسر دنیا در حال افزایش است.
مقبولیت یا مدیریت و سرمایهگذاری درست روشی که Interberand برای تشخیص و معرفی برندهای برتر دنیا بهکار برده است، در واقع جواب همان سوالی است که در ذهن همه ما وجود دارد. این وبسایت اعلام کرده است که در این بررسی بیشتر بر مدیریت و حجم سرمایهگذاریهای انجام شده در یک برند تمرکز شده است. به عقیده کارشناسان این وبسایت، این دو عامل مهم در حقیقت داراییهای یک برند را به وجود میآورند. البته در این میان تمام آنچه که یک برند از طریق آنها به محبوبیت رسیده از شیوه تبلیغات و فروش گرفته تا نحوه ارسال و تحویل کالا به مشتریان هم عوامل مهم و تاثیرگذاری در افزایش میزان مقبولیت و البته جذب سرمایه در یک برند است. بر اساس اعلام این کارشناسان سه عامل مهم عملکرد مالی یک برند در محصولات و خدماتش، نقش یک برند در متقاعد کردن خریداران به خرید و بالاخره قدرت و نفوذ یک برند در محبوبیت آن بیشترین نقش را دارند.
عملکرد مالی یک برند در حقیقت تعیین کنندهترین عامل در افزایش سود و رشد اقتصادی آن برند است. البته مدیریت درست و مناسب یک شرکت و برند میتواند عملکرد مالی آن را تا حد قابل توجهی افزایش دهد.
نقش یک برند در میزان متقاعد کردن یک خریدار به خرید محصولی خاص آنقدر مهم است که ما بارها و بارها شنیدهایم که مردم و خریداران یک محصول را با نام یک برند خاص میشناسند و این باور حتی تا نسلهای بعد هم ادامه پیدا میکند. این همان عامل مهمی است که در میزان فروش و محبوبیت یک برند تاثیر چشمگیری دارد.
در نهایت قدرت و نفوذ یک برند همان عاملی است که باعث میشود آن برند بتواند درآمد و سود آینده خودش را به صورت تضمین شده تخمین زده و روی آن برنامه ریزی کند. این عامل به صورت یک نمره از حداقل 0 تا حداکثر 100 متغیر است و در واقع با بررسی روند تاریخی موفقیت، یک برند بدست میآید. این عامل است که میتواند یک برند را به برندی جهانی و شناخته شده در کشورهای مختلف تبدیل کند.
برندهای محبوب تکنولوژی
اگرچه اولین برند محبوب در این فهرست متعلق به دنیای تکنولوژی نیست، اما دومین برند به این عرصه تعلق دارد. IBM نامی است که برای هر کاربری در هر جای این دنیا شناخته شده است. به عقیده کارشناسان Interberand این شرکت در طول نه سال گذشته روند رو به رشدی را با خریدهای استراتژیک و مناسب خودش داشته است. اما سومین برند محبوب دنیا، محبوبترین برند دنیای نرمافزار یعنی Microsoft است. این شرکت اما محبوبیت نام خود را با تولید سیستم عاملهای محبوب ویندوز در سرتاسر دنیا افزایش داده است. Google چهارمین برند محبوب دنیاست که در سال 2009 در جایگاه هفتم این فهرست قرار داشت. قدرت نفوذ این برند تا حدی است که این روزها بسیاری از کاربران با شنیدن نام جستجو بلافاصله به یاد نام این برند میافتند. Intel بزرگترین تولید کننده پردازنده دنیا هم که در سال 2009 رتبه نهم این فهرست را در اختیار داشت، امسال به جایگاه هفتم صعود کرده است.
بزرگترین و محبوبترین برند در بازار جهانی موبایل یعنی Nokia در جایگاه هشتم این فهرست قرار دارد. دهمین رتبه اما به یکی از بزرگترین تولید کنندگان بازار کامپیوترهای شخصی یعنی HP اختصاص دارد. کمی پایینتر شرکت بزرگ Cisco در جایگاه چهاردهم قرار گرفته است.
Apple یکی از محبوبترین برندهای دنیای تکنولوژی اما امسال با سه پله صعود در جایگاه هفدهم این فهرست قرار گرفته است.
اما در این میان نکته جالب توجه آن است که برندهای مربوط به شرکتهای تولیدکننده لوازم مصرفی الکترونیکی یا هیچ تغییری نداشتهاند یا حتی با چند پله سقوط در فهرست امسال قرار گرفتهاند. با این اوصاف شرکتهای Samsung، SAP، Canon، Sony، Amazon، Nintendo، Dell، Philips، eBay، BlackBerry، Xerox، Yahoo، Panasonic و Adobe به ترتیب در جایگاههای 19، 22، 26، 33، 34، 36، 38، 41، 42، 43، 54، 59، 66، 73 و 88 فهرست صد برند برتر امسال قرار گرفتهاند.
10 روش تبدیل تعارض به فرصتها
برخورد درست با مسئله تعارض میتواند به خلاقیت و تغییر بینجامد. در بسیاری از سازمانها، تعارض مخرب است، روحیه را تضعیف میکند و سبب کاهش بهرهوری میگردد. با بهکارگیری اصول و استراتژیهای زیر میتوانید زیانهای تعارض را کاهش دهید و شانس تبدیل تعارض به فرصتها را افزایش دهید.
1 - پذیرش فرآیند ایجاد تصمیم
چگونه یک گروه باوجود تعارض، تصمیمگیری میکند‚ فرآیند و قوانینی را برای تصمیمگیری قبل از بروز تعارض، وضع کنید چون فرآیندها و قوانین واضح، جروبحثهای یک گروه را بهآسانی فرو مینشاند. در یک سازمان میتوان تصمیمات را از بالا به پایین بهطرق زیر اتخاذ کرد: الف - بااتفاقنظر عموم; ب - با بهکارگیری قوانین موجود در سازمان; ج - بانزاع و کشمکش.
قبل از بروز تعارض، مطمئن شوید هر کسی در سازمان میداند که فرآیند تصمیمگیری مورد توافق وجود دارد; چرا که بعد از وقوع تعارض، توافق بر فرآیند تصمیمگیری مشکل میشود. وقتی اعضای سازمان در تعارض قرار میگیرند، فرآیندهای مختلف تصمیمگیری را براساس انتظارات خود از تصمیمها و تاثیر آن بر خود، مورد ارزیابی قرار میدهند. آنها با بهکارگیری فرآیندی مخالفت میکنند که معتقدند تصمیمهای آن فرآیند به ضرر آنهاست.
2 - تعیین معیاری برای تصمیمگیریها
بهدنبال معیارهای واقعبینانه بگردید که مورد اختلاف دستهها و گروههای سازمان نباشد. مقصود از بیان رسالت، بصیرت و ارزشهای شرکت، این است که استانداردهای عملی برای راهبری فعالیتهای کارکنان هستند. اینها اسناد با ارزشی برای جلوگیری و حل مشکل تعارض هستند، اما برای اینکه مفید واقع شوند باید مقاصدی بیشتر از یک سری شعار داشته باشند.
افراد سازمان همگی باید موافق با ماموریت و بینش و ارزشهای سازمان باشند، زیرا قبولنکردن آنها، خود میتواند منبعی برای بروز تعارض گردد. معیارهای عملی دیگری که میتواند فعالیتها و تصمیمهای داخل یک سازمان را راهنمایی کند، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت و طرحهای استراتژیک را شامل میشود.
3 - حدود مسئولیت، قدرت و اختیارات در سازمان
ناهماهنگی بین قدرت، مسئولیت و اختیارات، از منابع عمده تعارض در سازمانها هستند. شما و سایرین، در سازمان چه مسئولیتی دارید‚ بهعبارت دیگر وظیفه اصلی شما چیست‚ حدود مسئولیت شما چیست‚ گروه شما چه مسئولیتی دارد‚ تعارض اغلب بهدلیل باورهای مختلف درباره تعاریف شغل و مسئولیتهای اداری رخ میدهد.
شما چه اختیاراتی دارید‚ چطور شما عملکرد خود را سنجش میکنید‚ شما و همکارانتان چگونه متوجه میشوید که کاری را درست انجام دادهاید‚ ناسازگاری در استانداردهای اندازهگیری، تعارض را بهوجود میآورد.
داشتن مسئولیت بدون قدرت اجرای آن مسئولیت، استرس ایجاد میکند. از اینکه قدرت، مسئولیت و اختیارات واضح، روشن، مشخص و همسو باشند مطمئن شوید. ردپای بسیاری از مسایل مدیریتی را میتوان در ناهمخوانی میان این عوامل یافت.
بهدنبال تعارضهای نهفتهای در بین همکاران و واحدهای کاری بگردید که در اثر ناسازگاری و ابهام در مسئولیتها، خطوط قدرت و یا اندازهگیریهای عملکرد بهوجود آمدهاند.
4 - منشاء سیستمی تعارض
غالباً این سیستمها هستند که ریشه تعاریض در سازمانها میشوند. متاسفانه تعارض ناشی از سیستم، در بعضی اوقات از طرف مدیران رده بالا فراموش میشود. آموزش کارکنان در مهارتهای اجتماعی، تعارضهایی را که ریشه در سیستمهای سازمان دارند، حل نخواهد کرد. سیستمهای پاداش، حسابداری، اطلاعات، اداری و ترفیع شغلی، همگی منابع نهفتهای از تعارض دارند.
بهعنوان مثال، واحدهای تولید و مهندسی یک شرکت تولیدی پیوسته با هم در کشمکش بودند. در ظاهر این دو واحد، شرکت را به سمت تضاد سوق میدادند، بنابراین همکاری، آخرین راه چاره بود، نهاینکه تنها رهنمود اساسی باشد. این موضوع که محرک بوجودآورنده تعارض، ناشی از سیستم است، نیاز به بررسی زیادی نداشت. گروههای تولید و مهندسی برای انجام اهداف سیستم تشویق میشدند در صورتی که خود این نحوه تشویق در سیستم، ایجادکننده تعارض بود. شرکت از کارکنان تولیدی انتظار تولید هرچه بیشتر بدون توجه به کیفیت داشت، در حالی که از کارکنان مهندسی، ایجاد فرآیندهای تولیدی را میخواست که در آن، تولیدات با کیفیت بالا بدون توجه به طولانیشدن زمان، تولید شوند. این دو واحد نمیتوانستند بهطور همزمان موفق باشند. راهحل این بود که اهداف مشترکی را طوری تعریف کنند که دربرگیرنده هردو مقوله کیفیت و کارآیی باشد. شرکت با تعویض روشهای محرک گروهها، تعارضات میان دو بخش را کاهش داد. بنابراین هردو این گروهها متقاعد شدند که موفقیت یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست.
5 - پرداختن به جنبههای روانی تعارض
هر تعارض دارای دوجزء است، یکی عامل فیزیکی بهوجود آورنده و دیگری جنبههای روانی آن. بسیاری از مدیران بر این باورند که تعارض با یافتن راهحلی برای عامل بهوجودآورنده تعارض پایان میپذیرد، این باوری غلط است. وقتی به جنبههای روانی و احساسی تعارض نپردازیم، تعارض دوباره بهوجود خواهد آمد.
برعکس، در بعضی از اوقات نمیتوان بههیچ طریقی عوامل فیزیکی بهوجودآورنده تعارض را برطرف کرد، اما با پرداختن به جنبههای روانی افراد، ممکن است تعارض را از میان برد. یکی از ابعاد تعارض آزردگی خاطر در افراد است. افراد اغلب علاقهمندند از آگاهی شما نسبت به آزردگی خاطرشان اطمینان یابند. احساس آرامش خاطر بهآنها دست نخواهد داد مگر اینکه به آنها بقبولانید که احساس آنها را درک میکنید. اگر شما مسئله بهوجود آورنده تعارض را برطرف کنید اما به مسائل روانی آن توجه نکنید، شما تعارض را بهطور کامل حل نکردهاید.
بنابراین، ابتدا باید با مشکلات روانی و سپس با عامل فیزیکی بهوجودآورنده تعارض برخورد کرد.
مهمترین مهارت در پرداختن به مسائل روانی، خوب گوشدادن است. بهحرفهای دیگران گوشفرادادن یک مهارت حیاتی است که در هنگام بروز تعارض، افراد کمی آن را بهکار میگیرند (در هنگام بروز تعارض، افراد کمتر به حرف یکدیگر گوش میدهند). بهخاطر بیاورید که شما میتوانید گوش فرا دهید و افراد را درک کنید بدون اینکه موافق آنها باشید. برای فهمیدن، حتماً باید در ابتدا گوش کنید.
6 - سوالها دقیق باشد
وقتی راهحلهای مختلف را بررسی میکنید، بپرسید چه معیاری دیکته میکند که فقط یک راه حل خاص برای انجامدادن درست است. چه اصولی در یک راه حل نهفته است که آن را صحیحتر از بقیه نشان میدهد‚ این سوال را وقتی مطرح کنید که شخصی راهحلی مخالف با نظرات شما مطرح میکند. در مورد دلایل مطرحکردن آن راه حل از طرف آنها تحقیق کنید. معیارها همچنین میتوانند در آرامکردن افراد بددهن و تندخو مورد استفاده قرار گیرند. وقتی کسی اولتیماتومی میدهد، بپرسید چه منظوری از آن اولتیماتوم مدنظر او بوده است.
7 - مشکل را در قالب سوال مطرح کنید
ابتدا مشکل را در قالب سوال مطرح کنید و سپس بهدنبال پاسخهای آن بگردید. بیان مشکل در قالب سوال، فضایی از پرسش و پاسخ ایجاد میکند. بپرسید ما چگونه میتوانیم...‚ ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم برای...‚ سپس بهصورت گروهی بهدنبال جوابهای مناسب بگردید.
سوالهایی که بیانکننده سرزنش و ایرادگیری باشند برای از بینبردن تعارض مفید نیستند. مراقب مطرحکردن سوالهایی ازقبیل <چرا آن کار را انجام دادی‚> و <مقصر اشتباه کیست‚> باشید.
8 - از بالا به مسایل نگاه کنید
آلبرت اینشتین گفته است: شما یک مسئله را در همان سطحی که آن مسئله پدید آمده نمیتوانید حل کنید. وقتی با مشکلی مواجه میشوید، از زاویهای بازتر و بالاتر به آن بنگرید تا تصویر بزرگتری از مسئله برایتان متصور شود، و سعی کنید نظر سطوح بالاتر مدیریت را جلب کنید.
بهمشکل تعارض درون سازمانی، با دید شخص اول سازمان بنگرید که متصدی کل سازمان است. سعی کنید سرانجام به آن ماموریت، بینش و ارزشهایی که داشتن یک دید وسیع نسبت به سازمان میتواند ایجاد کند، برسید.
9 - درباره سوءتفاهمات بحث کنید
وقتی سوءتفاهمی پدید میآید، درباره علت پیدایش آن و اینکه چگونه میتوان از وقوع مجدد آن جلوگیری کرد، بحث کنید. برای اینکه تنها از طریق گفتوگو میتوانید درک دوجانبه را که به حل تعارض کمک خواهد کرد توسعه دهید. گفتوگو خود موجب جستجو برای فهم طرف مقابل میشود. در حالت سازگاری تعداد بسیار کمی از مشکلات افراد با همدیگر، پدید میآید. وقتی که سوءتفاهمی پیش میآید آن را پس از تشخیص رفع کنید.
10 - دستورات را از حالت مخفیبودن درآورید
وقتی افراد پیشنهادی ارایه میدهند یا موقعیتی را جستجو میکنند، از آنها بپرسید چه منافعی برای آنها در آن موضوع وجود دارد. نیازها، پیامدها یا پاداشهای پشت هر موقعیت را جستجو کرده و درباره آنها با هریک گفتوگو کنید. راه از میان برداشتن دستورات مخفی و مبهم، تفسیر و بازکردن آنهاست.
اگرچه تعارض میتواند یک سازمان را نابود کند، ولی میتوانید با بهکارگیری ده اصل فوق، فرآیند بهبود را تسریع بخشید.
منبع: A SELECTION OF IIE SOLUTIONS
مترجم: هوشنگ تقیزاده
برگرفته از مجله تدبیر شماره 122
160 نکته در مدیریت : توصیههایی برای مدیران، سرپرستان و سرگروههایی که با انسانها در ارتباطند
منبع : سایت «راهکار مدیریت»
منبع: روزنامه همشهری، شنبه 24 اردیبهشت 1384، سال سیزدهم، شماره 3697، صفحه 11 و یکشنبه 25 اردیبهشت 1384، سال سیزدهم، شماره 3698، صفحه 15
چکیده
یکی از ویژگیهای دوران معاصر، سرعت و شتابی است که زندگی و کار به خود گرفته است. براساس ویژگیهای این دوره، حتی ادبیات، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی نیز تغییراتی کرده است. به عبارت دیگر در حوزه داستاننویسی، پس از رمانهای چند جلدی دهههای نخست قرن بیستم، شاهد ظهور داستانهای مینی مالیستی و کوتاه هستیم، در حوزه روزنامهنگاری و اطلاعرسانی هم، خبرنویسی و ارائه اطلاعات با کمترین حجم و بیشترین اطلاعات از پیامدهای روزگار معاصر است. در این ارتباط، 160 نکته کاربردی و اجرایی در مدیریت را برای مطالعه مدیران، سرپرستان و کلیه افرادی که به طور مستقیم با انسانها سروکار دارند، ارائه کردهایم که میتواند چکیده دهها کتاب و اثر علمی مدیریتی در این خصوص باشد.
منبع : سایت «راهکار مدیریت»
1- در انجام کارها روی شیوهای خاص تأکید نکنید. شاید کسی بتواند از مسیر کوتاهتر و بهتری شما را به مقصد برساند.
2- توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ کدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اکسیژن و هیدروژن که از ترکیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین میشود، میتوان با آمیختن دانش و تجربه، راهکارهای حیاتی و استثنایی خلق کرد.
3- از هر فرصتی برای استخدام و به کارگیری افراد برجسته استفاده کنید.
4- به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط کار در کارایی کارمندان مؤثر است.
5- با فرق گذاشتن بیهوده بین افراد گروه، انگیزه کاری آنها را از بین نبرید.
6- از مشورت و نظرخواهی با نیروی جوان ابایی نداشته باشید.
7- با رفتارهای ضد و نقیض، اعتماد زیردستان را از خود سلب نکنید.
8- در به وجود آوردن فضای رقابتی سالم، کوشا باشید.
9- برای ارتقای سطح دانش کارمندان و افزایش بهرهوری آنان، کلاسهای آموزشی ترتیب دهید و از لوازم کمک آموزشی بهره گیرید.
10- دقت کنید که توبیخ کارمند خطاکار، باید متناسب با اشتباهاتش تعیین شود.
11- مطمئن شوید مأمور خریدی که برای سازمان در نظر گرفتهاید، علاوه بر کاردانی و رعایت اصول درست بازاریابی، مورد اعتماد، زرنگ و خوشسلیقه نیز هست و همانگونه که بر قیمت کالاها توجه دارد، بر زیبایی و کیفیت آنها نیز اهمیت میدهد.
12- در صورت لزوم با قاطعیت نه بگویید.
13- سعی کنید با اصول ساده روانشناسی آشنا شوید.
14- طوری رفتار کنید که دیگران شما را به عنوان الگو انتخاب کنند و آینده کاری دلخواه خود را در قالب شخصیت شما مجسم کنند.
15- هرگز در حضور کارمندان با دیگر معاشرین خود، پشت سر افراد بدگویی نکنید.
16- رعایت سلسله مراتب کاری را به مسئولین و سرپرستان گوشزد کنید.
17- برای آزمودن کارمندانتان با آزمایشهای فاقد ارزش و بیاساس، شخصیت آنان را زیر سؤال نبرید.
18- با شروع به موقع جلسات، وقتشناسی را عملاً به حاضرین بیاموزید.
19- برای گیراتر شدن سخنان خود، همیشه چند عبارت کلیدی از بزرگان و افراد برجسته در ذهن داشته باشید و در موقع لزوم آنها را به کار ببرید.
20- در انجام کارها به سه نکته بیش از بقیه نکات توجه کنید: اعتماد به نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به نفس.
21- انتقاد پذیر باشید.
22- با بیتوجهی، تلاش و زحمات زیردستان را بیارزش نکنید.
23- با وسواس بیهوده در انتخاب، زمان را از دست ندهید و به خاطر داشته باشید زمان برای شما متوقف نمیشود.
24- برای حل مشکلات احتمالی، دوراندیش باشید و مطمئن باشید با در نظر داشتن چند راهکار تخصصی، هرگز در موارد اضطراری غافلگیر نخواهید شد.
25- نقش تبلیغات را در سودآوری سازمان نادیده نگیرید.
26- خواستههای خود را واضح و روشن بیان کنید و اطمینان حاصل کنید که کارمندان به خوبی از جزئیات وظیفهای که به عهده آنان است، مطلع هستند.
27- از هر کس، مطابق دانش و تجربهاش توقع داشته باشید تا بهترین نتیجه را بدست آورید.
28- وظایف کارمندان را متناسب با تواناییهای فیزیکی و حرفهای آنان تعیین کنید.
29- اگر از موضوعی علمی اطلاعی ندارید، یا احتیاج به توضیحات بیشتری دارید، بدون هیچ تردیدی سؤال کنید.
30- در موارد بحرانی، خونسردی خود را حفظ کنید و چند استراتژی بحرانزدایی مناسب با فعالیت سازمانی خود را پیشبینی و طراحی کنید تا در موارد لزوم از آنها استفاده کنید.
31- از رفتارهایی که شما را در سازمان عصبی معرفی میکند، پرهیز کنید.
32- انتقامجو نباشید.
33- زمان پیادهسازی تصمیمگیریها، به اندازه اخذ تصمیمات، مهم است. چون ممکن است اجرای یک نقشه خوب تجاری در زمان نامناسب با شکست روبهرو شود.
34- در مورد چیزی که نمیدانید، به کسی اطلاعات اشتباه ندهید و از گفتن نمیدانم، هراسی نداشته باشید.
35- با محول کردن مسئولیت به کارمندان مستعد و خلاق، زمینه رشد و خلاقیت آنان را فراهم کنید.
36- بدون تفکر و درنگ پاسخ ندهید.
37- نحوه چیدمان میز کارمندان و محل استقرار آنها را طوری انتخاب کنید که افراد فراموش نکنند در محل کارشان هستند و نباید بیش از حد مجاز باز هم به گفتوگو بپردازند.
38- حرفهایترین و بهترین حسابدار و مشاور حقوقی را استخدام کنید.
39- به مشکلات مالی افراد توجه کنید و درخواستهای موجه اخذ وام آنان را به تعویق نیندازید.
40- همیشه به خاطر داشته باشید تواضع و متانت بر شکوه شما میافزاید.
41- اگر قاطعیت مدیر با مهربانی توأم باشد، تأثیر شگفتانگیزی بر اطرافیان خواهد داشت و فرمانبری با ترس جای خود را به انجام وظیفه با حس مسئولیتپذیری میدهد.
42- سامانهای را جهت اخذ پیشنهاد اختصاص دهید و به کارمندان اطمینان دهید که در کمال رازداری به پیشنهادهای مطرح شده رسیدگی میکنید.
43- مطمئن شوید که حق و حقوق دیگران توسط مسئولین و سرپرستان سازمان رعایت میشود.
44- چند ساعت از یک روز مشخص در ماه را به بازدید از سطوح مختلف سازمان و گفتوگوی رودررو با کارمندان اختصاص دهید.
45- در سمینارهای مرتبط با فعالیت خود شرکت کنید.
46- در کمک رسانیهای مراسم خیریه پیشقدم باشید.
47- با درایت و زیرکی همیشه در کمین شکار فرصتهای طلایی باشید.
48- صبر و حوصله را از مهمترین ارکان موفقیت تلقی کنید.
49- مسئولیتپذیر باشید.
50- به منظور اطلاع حاصل کردن از مطالب جدید علمی، در چند سایت اینترنتی مرتبط عضو شوید.
51- چند تکه کلام اختصاصی و جالب برای خود انتخاب کنید.
52- تفکر و تعمق قبل از پاسخگویی راحتتر از پیدا کردن چارهای برای تغییر آنچه عنوان شده میباشد.
53- وقتی میخواهید کاری را به کسی محول کنید، روشی را برای عنوان کردنش انتخاب کنید تا حس مسئولیت افراد برانگیخته شود.
54- علت شکستهای سازمانی را تجزیه و تحلیل کنید تا ضمن تشخیص مسیر نادرست، از تکرار آن جلوگیری کنید.
55- با بیاهمیت جلوه دادن کارهای کارمندان، زحمات آنان را بیارزش نکنید.
56- با انجام ورزشهای فکری، قابلیتهای ذهنی خود را تقویت کنید.
57- به هر کس فراخور فعالیت و بازده کاریاش پاداش دهید و با در نظر گرفتن پاداشهای مساوی، حرکت افراد شایسته گروه را کند نکنید.
58- با به کارگیری مشاورین کارآزموده و متعهد، موقعیت بازار کار را تحلیل کنید و استراتژی به کار بگیرید که همیشه یک گام از رقبا جلوتر باشید.
59- اجازه ندهید بار مسئولیت کارمندان بیکفایت و کند بر دوش کارمندان خبره و ساعی تحمیل شود زیرا افراد با درک این بیعدالتی انگیزه خود را از دست میدهند.
60- دانش حرفهای خود را تا حدی بالا ببرید که در موارد لزوم در مقابل کلیه سؤالات حرفهای حاضر جواب باشید.
61- زمان استخدام، افراد علاوه بر تستهای مقرر شده، تستهایی انجام دهید که مطمئن شوید کسی را که به کار میگمارید، تنبل نیست! زیرا افراد تنبل فشار کاری دیگران را بیشتر می کنند.
62- هنگام دست دادن، دست افراد را محکم و صمیمانه بفشارید.
63- وقتی عصبانی هستید، درباره دیگران تصمیمگیری نکنید.
64- همیشه وقتشناس باشید. برای حضور به موقع، میتوانید از ترفند قدیمی 5 دقیقه جلو کشیدن ساعت استفاده کنید.
65- هرگز امید ارتقا را از زیردستان نگیرید، زیرا به طور یقین، انگیزه آنها برای تلاش از بین میرود.
66- سعی کنید در صورت لزوم در دسترس باشید و شانس حرف زدن را به همه سطوح سازمان بدهید. در این صورت شاید با ایدههای درخشانی روبهرو شوید.
67- به کارمندان ساعی و متعهد بگویید که چقدر برای سازمان مفید هستند و شما به آنها علاقه و اعتماد دارید.
68- هیچگاه اجازه ندهید کسی حالت افسردگی و ناامیدی شما را ببیند.
69- به شایعات بیاساس بیتوجه باشید و در مورد زیردستان از روی دهنبینی قضاوت نکنید.
70- خشکی جلسات طولانی را با شوخطبعی قابل تحمل کنید.
71- از سرزنش کردن دیگران در جمع خودداری کنید.
72- برای همه سطوح سازمان حتی خدمه و نامهرسانها احترام قائل شوید.
73- از منشی خود بخواهید روز تولد کارمندان، کارت تبریکی را که توسط شما امضا شده است، برایشان ارسال کند.
74- در موقع امضا کردن نامهها و مکتوبات آنها را به دقت مطالعه کنید و از امضا کردن آنها، زمانی که حوصله و تمرکز ندارید پرهیز کنید.
75- خوشژست و خوشبیان باشید و در جمع با انرژی و اشتیاق حاضر شوید.
76- با قدردانی به موقع از کارمندان، انرژی کاری آنان را افزایش دهید و حسن خلاقیت را در آنان تقویت کنید.
77- موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه کنید و همیشه متبسم باشید.
78- هرگز برای پیشبرد اهداف کاری خود، دیگران را با وعدههای بیاساس فریب ندهید.
79- سعی کنید اسامی کارمندان را به خاطر بسپارید و در حین صحبت کردن با آنان، اسمشان را به زبان بیاورید.
80- همواره به خاطر داشته باشید به کار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمیکاهد.
81- اشتباهات زیردستان را بیش از حد لازم به آنها گوشزد نکنید.
82- امین و رازدار افراد باشید.
83- روی اشتباهات خود پافشاری نکنید و بیتعصب خطاهای خود را بپذیرید.
84- با عبارات کنایهآمیز و نیشدار به دیگران درس عبرت ندهید.
85- با آرامش و خونسردی به حرفهای دیگران گوش کنید و برای صرفهجویی در زمان مرتباً حرف آنان را قطع نکنید.
86- روش محاسبات مالی را تا حدی یاد بگیرید تا قادر به تجزیه و تحلیلهای گزارشات مالی سازمان باشید.
87- در جلسات دائماً به ساعت خود نگاه نکنید.
88- به نحوه پوشش و ظاهر خود توجه کنید.
89- تا صحت و سقم مسألهای روشن نشده، کسی را مؤاخذه نکنید.
90- معاشرین چاپلوس خود را جدی نگیرید.
91- نکات جالب و پندآموز کتابهایی را که میخوانید، در دفتری یادداشت کنید و در موارد مناسب آنها را به کار ببرید.
92- انعطافپذیر باشید.
93- بدون توهین به عقاید دیگران، با آنها مخالفت کنید.
94- نسبت به قول خود پایبند باشید.
95- در موقعیتهای بحرانی بر خود مسلط باشید و نگذارید زیردستان از اضطراب شما آگاه شوند.
96- برای حرف زدن زیباترین و خوشآهنگترین الفاظ را انتخاب کنید.
97- ریسکپذیر باشید.
98- نحوه استفاده از نرمافزارهای مرتبط با کار خود را بیاموزید.
99- برای ثبت ایدههای درخشانی که ناگهان به ذهن میرسند، همیشه یک قلم و کاغذ به همراه داشته باشید.
100- کتابخانه سازمان را به روز کنید و اسامی کتابهایی را که اضافه میشود به صورت لیست منتشر شده در اختیار کارمندان قرار دهید.
101- مطمئن شوید ابراز رضایت شغلی افراد به سبب ترس از توبیخ مسئولین و سرپرستان نیست.
102- به واسطه مدیر بودن خود، از دیگران توقع بیجا نداشته باشید.
103- در اولین فرصت در خاتمه دادن به مشاجرات و کدورتهایی که بین کارمندان پیش میآید، حکمیت کنید و برقرار کننده صلح و آشتی باشید.
104- در مصاحبه استخدامی افراد به سوابق کاری آنان توجه و به خاطر داشته باشید کارمند موفق کارنامهای پربار به همراه دارد.
105- از انحصاری کردن خدمات رفاهی سازمان پرهیز کنید و اجازه دهید همه سطوح از این خدمات بهرهمند شوند.
106- زمان دقیق پیادهسازی تصمیمات اخذ شده را پیدا کنید، چون ممکن است اجرای یک نقشه خوب، در زمان نامناسب با شکست روبهرو شود.
107- برای حفظ اطلاعات سازمانی، از بهترین و پیشرفتهترین سیستم حفاظتی استفاده کنید.
108- زبدهترین کادر بازاریابی را گردآوری کنید و حتی زمانی که سوددهی سازمان در وضع مناسبی قرار دارد، از آنان بخواهید ریتم فعالیتهای خود را کند نکرده و همچنان به صورت جدی ادامه دهند.
109- به منظور جلوگیری از تکروی و رقابتهای ناسالم، روحیه انجام کار گروهی در سازمان را تقویت کنید.
110- از عنوان کردن فرامین غیرقابل اجرا و غیرمنطقی احتراز جویید، زیرا جز خدشهدار کردن شخصیت حرفهای شما پیامدی ندارد.
111- عملکرد افراد را در زمان اضافهکاری کنترل کنید تا بدینوسیله از سوء استفاده افراد ناشایست که به عنوان اضافهکاری در سازمان به انجام کارهای شخصی یا اتلاف وقت میپردازند، جلوگیری شود.
112- از نگارش واژهای که از صحت املای آن اطمینان ندارید، پرهیز کنید و برای حصول اطمینان از نگارش صحیح لغاتی که فراموش کردهاید، همیشه یک فرهنگ لغت در دسترس داشته باشید.
113- وقتی در مورد موضوعی محرمانه صحبت میکنید، مراقب استراق سمع دیگران باشید.
114- اموال مهم سازمان را بیمه کنید.
115- در سلام کردن و ایجاد ارتباط دوستانه پیشقدم باشید.
116- مراقب سلامتی خود باشید و هرگز از یاد مبرید عقل سالم در بدن سالم است.
117- مطمئن شوید کادر مالی شما به موقع در پرداخت صورت حسابها اقدام میکنند و پرداختها بنا به دلایل غیرموجه، به تعویق نمیافتد. چون تأخیر در پرداختها به اعتبار مالی شما لطمه جبرانناپذیری وارد میکند.
118- عیبجو و بهانهگیر نباشید و اجازه ندهید این دو خصلت در شما به عادت مبدل شود.
119- هرگز از خاطر نبرید انسان، اشرف مخلوقات است و با درایت و پشتکار میتواند برای هر مشکلی، راه حل مناسبی پیدا کند.
120- برخی از بازنشستگان پس از بازنشستگی تمایل به ادامه کار دارند، اگر میخواهید این افراد را به کار بگیرید توجه داشته باشید توانایی و انرژی و یا انگیزه کافی جهت نیل به اهداف سازمانی در این افراد وجود داشته باشد و درخواست کار آنها صرفاً به دلیل رفع نیاز مالی نباشد.
121- همواره هوشیار باشید کسی در سازمان جهت حفظ عنوان شغلی و موقعیت خود به عنوان ترمز برای نیروهای فعال و پرانرژی عمل نکند.
122- از اشتباهات خود درس بگیرید و آن را به دیگران نیز درس بدهید.
123- حتی وقتی موردی پیش آمده که به شدت ترسیدهاید، اجازه ندهید اطرافیان از این حس شما مطلع شوند.
124- افراد متخصص سازمان را برای اخذ نشریههای تخصصی آبونه کنید.
125- هیچکس را دست کم نگیرید.
126- حامی ضعیفان باشید و اجازه ندهید حق کسی ضایع شود.
127- اگر در جمعی هستید که موضوع مورد بحث را نمیدانید و روشن شدن این امر به اعتبار علمی شما لطمه خواهد زد، لازم نیست با اظهار نظر در مورد آن، عدم آگاهی خود را عیان سازید. میتوانید سکوت کنید تا در اولین فرصت به تکمیل اطلاعات خود بپردازید.
128- آرام و شمرده صحبت کنید.
129- زمانی که از کسی اشتباهی سر میزند، با رفتار صحیح و منطقی او را شرمنده کنید، نه با توهین و ناسزا.
130- به اندازه کافی استراحت کنید و اجازه ندهید خستگی و استرس به سلامت روحی شما لطمه وارد کند.
131- هر از چند گاهی جلسهای به منظور پرسش و پاسخ با حضور سرپرستان ترتیب دهید تا از صحبت عملکرد و برنامههای آنان مطمئن شوید.
132- سرپرستان و مسئولین، پل ارتباطی مدیریت و کارمندان هستند، تا از استحکام این پل مطمئن نشدهاید بیمحابا گام برندارید، چون در غیر این صورت ممکن است سقوط کنید.
133- کارمندان را تشویق کنید تا با ابتکار در انجام کارهایشان راههایی برای صرفهجویی و پایین آوردن هزینهها پیدا کنند.
134- کتاب قانون تجارت را در دسترس داشته باشید.
135- با توجه بیش از حد به افراد خاص، حسادت دیگران را برانگیخته نکنید.
136- به دیگران فرصت جبران اشتباهاتشان را بدهید.
137- نقاط ضعف و قوت خود را کشف کنید.
138- مطمئن شوید هیچ منبع انرژی، بیهوده به هدر نمیرود. برای مثال کسی را موظف کنید تا از خاموش بودن چراغها و بسته بودن شیرهای آب پس از اتمام ساعات اداری و خروج نیروها اطمینان حاصل کند.
139- با اولین برخورد، در مورد کسی قضاوت نکنید.
140- حس ششم خود را نادیده نگیرید.
141- هر کسی را فقط با خودش مقایسه کنید، نه دیگران.
142- برای هر بخش، یک جعبه کمکهای اولیه تهیه کنید.
143- اعجاز عبارات تأکیدی و مثبت را نادیده نگیرید.
144- راحتترین مبلمان و چشمنوازترین وسایل را برای اتاق خود تهیه کنید و برای استفاده بهینه از فضا و زیبایی محیط از طراحان داخلی کمک بگیرید.
145- پنجرهها را مسدود نکنید، اجازه دهید همگان از نور و هوای تازه که ارزانترین موهبتهای الهی هستند، بهرهمند شوند. گاهی وزش یک نسیم میتواند آرامش چشمگیری برای محیط به ارمغان بیاورد.
146-از انجام هر جابهجایی برای نیروی انسانی در محیط کار، نمیتوان نتیجه مطلوب گردش شغلی را حاصل نمود. اگر جابهجایی کارمندان اصولی و حساب شده نباشد، باعث افت راندمان کاری و دلزدگی آنان از کارشان میشود.
147- مراقب باشید و اجازه ندهید سرپرستان و مسئولان برای پیادهسازی نظرات شخصی و اجرای فرامین خود، خودسرانه دستوری را به اسم شما اعلام کنند، زیرا در این صورت اگر این دستورات صحیح و قابل اجرا نباشد، از حسن شهرت و محبوبیت شما کاسته خواهد شد.
148- سرمایههای مالی، وقت و انرژی نیروی انسانی را با آموزشهای غیرضروری به هدر ندهید. برای هر کسی آموزشی را تدارک ببینید تا بتواند از آن در بهبود بخشیدن کارهایش استفاده کند. در غیر این صورت وقتی فرصتی برای استفاده از این آموختهها دست ندهد، خیلی زود به ورطه فراموشی سپرده میشود و هرگز تبدیل به یک مهارت نمیشود.
149- بیطرفانه راجع به مسائل تصمیمگیری کنید تا زاویه دید شما وسعت پیدا کند.
150- با هر نوع بیانضباطی مبارزه کنید.
151- روز خود را با خوردن صبحانهای مقوی آغاز کنید.
152- از ایمن بودن آسانسورها و سایر وسایل مهم اطمینان حاصل کنید و اگر احتیاج به تعبیر یا تغییر دارند، بدون فوت وقت اقدام کنید.
153- حتی اگر سن شما از کارمندان کمتر است، آنچنان دلسوزانه با مسائلشان برخورد کنید تا لقب "پدر سازمان" را کسب کنید.
154- جهت حفظ سلامتی و چالاکی هر روز حداقل 15 دقیقه نرمش کنید.
155- در برخی از برنامهریزیها و اخذ تصمیمات از کارکنان نیز نظرخواهی کنید تا با این مشارکت صمیمیت بیشتری بین مدیریت و کارکنان برقرار گردد و حس مسئولیتپذیری افراد افزایش یابد.
156- از کارکنان بخواهید اگر با مشکلی روبهرو میشوند ضمن اعلام آن مشکل چند راه حل مناسب نیز ارائه دهند.
157- گاهی اوقات بدون اطلاع قبلی وارد اتاق کارکنان شوید و شخصاً با آنان به گفتوگو بپردازید.
158- با برقراری امنیت شغلی در محیط روحیه کاری افراد را بهبود ببخشید.
159- اگر به افراد شخصیت بدهید و با برخوردهای نادرست عزت نفس آنان را پایمال نکنید آنان به مثابه اهرم عمل میکنند و قادر خواهند بود مسئولیتهایی که به عهده آنان است بدون استرس و فشار روحی و با کیفیت بهتری به انجام برسانند.
160- مشوق و ترویجدهنده کار تیمی باشید تا هماهنگی و همسویی کارکنان جایگزین رقابتهای ناسالم شود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ